جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
سنت به عنوان گزینه ای مناسب برای الهیات پروتستانی: روش وینسنتی توماس سی اودن [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Kwabena Donkor
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه روش الهیات توماس اودن را به منظور درک عناصر ساختاری آن، و در نتیجه، تسهیل درک واضح تر از تعهد او به سنت کلاسیک مسیحی در چارچوب تأکید روزافزون معاصر بر پست مدرنیسم در الهیات پروتستان، تحلیل می کند. با توجه به تأیید اودن از سنت مسیحی و تعهد همزمان او به حساسیت های پست مدرن، پایان نامه تلاش می کند تا بررسی کند که چگونه اودن می تواند آنچه را که اساساً یک وضعیت دیالکتیکی به نظر می رسد هماهنگ کند. بنابراین، اگرچه تأکید بر سنت در اودن، موضوع همیشگی کتاب مقدس در مقابل سنت را مطرح می‌کند، اما پرسش پست مدرن، موضوع را فراتر از مناقشه معمول کتاب مقدس و سنت، به یک نگرانی اساسی در مورد سازگاری دستور کار پست مدرن و سنت کلاسیک پروتستان مطرح می‌کند. فصل مقدماتی مسئله ای را که روش وینسنتین اودن برای حل آن طراحی شده است، تعریف می کند و اهداف، روش و محدودیت های مطالعه را تشریح می کند. فصل 2 مروری بر رشد الهیات اودن ارائه می دهد و به نگرانی های اصلی او و تأثیراتی که او را شکل داده است اشاره می کند. در این فصل تغییر اودن از لیبرالیسم به ارتدوکس کلاسیک مورد توجه قرار گرفته است. فصل 3 یک ساختار رسمی و نظری برای درک روش به طور کلی ایجاد می کند. ساختار رسمی توسعه‌یافته در این فصل متعاقباً در فصل 4 برای توصیف و تحلیل روش وینسنتین اودن اعمال می‌شود. فصل آخر روش اودن را از نظر انسجام بخش‌های آن و سازگاری کاربرد آن ارزیابی می‌کند. در این فصل، برخی تنش‌ها در ساختار روش اودن با چند پیشنهاد در مورد اینکه چه تنظیماتی در سیستم ممکن است نیاز باشد، اشاره می‌شود.
دیدگاه‌های زندگی پس از مرگ و استفاده از تاناخ در حمایت از مفهوم رستاخیز در ادبیات یهودیت دوره دوم معبد: آپوکریفا و شبه‌پیگراف
نویسنده:
Jan A. Sigvartsen
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : ادبیات یهودیت دوره دوم معبد نشان می دهد که علاقه و حدس و گمان در مورد سرنوشت صالحان و شریر پس از مرگ فیزیکی آنها افزایش یافته است. این دوره شاهد تولد فرقه های متعدد یهودی و همچنین دیدگاه های متعدد از زندگی پس از مرگ بود. این مطالعه دیدگاه‌های متعدد زندگی پس از مرگ را ترسیم می‌کند و قسمت‌های معاد را که در آپوکریفا و شبه‌پیگراف ظاهر می‌شوند تجزیه و تحلیل می‌کند تا دید کلی جامعی از متون مورد استفاده از TaNaKh در حمایت از این باورهای مختلف معاد بدست آورد. این مطالعه همچنین درک بهتری از نحوه قرائت TaNaK توسط جوامع مختلف در طول این دوره مهم و نقش TaNaK در توسعه اعتقاد به معاد ارائه می دهد - یک مقاله اصلی ایمان در مسیحیت و یهودیت خاخام. ضمیمه A این مطالعه فهرستی جامع از قسمت‌های معاد از ادبیات دوره معبد دوم، گردآوری‌شده از Apocrypha و Pseudepigrapha را ارائه می‌کند که دسته‌بندی و تحلیل شده‌اند. گلچین قطعات فهرست شده نیز برای نشان دادن زمینه بزرگتر هر بیانیه معاد ارائه شده است. ضمیمه B بخش‌هایی از رستاخیز را فهرست می‌کند که در طومارهای دریای مرده، عهد جدید و مطالب خاخام اولیه نیز یافت شده است. این مطالعه علاوه بر تشریح دیدگاه‌های متعدد زندگی پس از مرگ، بررسی‌های جامعی از قسمت‌های معاد ارائه می‌کند که یا به متونی از TaNakh در حمایت از اعتقاد معاد اشاره دارد یا به آنها اشاره می‌کند. این امر درک بهتری از نقش TaNaKh در توسعه باور معاد بازی می‌کند و نشان می‌دهد که کدام قسمت‌های TaNaKh توسط نویسندگان و/یا جوامعی که این ترکیب‌های دوره معبد دوم را تولید کرده‌اند، گذرگاه رستاخیز در نظر گرفته‌اند. یافته های اولیه، پیامدهای آنها و برخی مشاهدات کلی نیز مورد بحث قرار می گیرد. این مطالعه هجده دیدگاه متمایز در مورد "زندگی پس از مرگ" را با درجات مختلف پیچیدگی شناسایی می کند که نشان دهنده تنوع زیادی در باورهای معاد در این دوره است. همچنین هیچ پیشرفتی از دیدگاه اساسی به مرگ و رستاخیز پیچیده‌تر وجود ندارد، زیرا سطوح مختلفی از پیچیدگی در طول دوره نشان داده شده است. بنابراین، هیچ توسعه خطی باور معاد وجود ندارد، بلکه دیدگاه‌های متعددی در کنار هم وجود داشتند، اگرچه یک باور معاد معاد جسمانی به اصل اصلی یهودیت خاخام و کلیسای مسیحی اولیه تبدیل شد. به نظر می‌رسد هیچ مدرکی در این ادبیات برای حمایت از تغییر تمرکز از رستاخیز جسمانی به جاودانگی روح وجود ندارد، زیرا به نظر می‌رسد سرنوشت جسم و روح هر دو مورد توجه نویسندگان و جوامعی است که در آن زندگی می‌کنند. آنها تعلق داشتند. عوامل مؤثر متعددی به عنوان عامل بسیاری از دیدگاه‌های معاد شناسایی شده‌اند، مانند انسان‌شناسی انسان، ماهیت روح، دامنه معاد، تعداد و عملکرد قضاوت‌ها، و مقصد نهایی صالحان و بدکاران. مطالعه دقیق این قطعات رستاخیز در Apocrypha و Pseudepigrapha نشان می‌دهد که بیشتر دیدگاه‌های متمایز درباره «زندگی پس از مرگ»، صرف نظر از پیچیدگی آنها، اغلب توسط چندین قطعه کلیدی از TaNaKh یا نقوش مشترک با TaNaKh پشتیبانی می‌شوند. . پیشنهاد می‌شود که تحلیل آینده این بخش‌های کلیدی از TaNaKh ممکن است چگونگی تفسیر، درک، استفاده و استفاده مجدد از آثار ادبی این دوره را روشن کند. حتی ممکن است تعیین کند که آیا باور معاد واقعاً در این متون وجود دارد (بر اساس تفسیر خوب) یا اینکه این اعتقاد توسط نویسندگان دوره دوم معبد در این متون خوانده شده است (نمونه ای از eisegesis). بر اساس مشاهدات اولیه، برخی از این مفاهیم معاد به نظر می رسد که به طور طبیعی از TaNaKh نشأت می گیرند، در حالی که برخی دیگر به نظر می رسد بر اساس یک تفسیر یا یک تفسیر دقیق تر است. با این حال، استفاده‌های دیگر کمی اجباری‌تر به نظر می‌رسند، و در آن موارد به نظر می‌رسد TaNaKh منبع متون اثباتی در نظر گرفته می‌شود، و ظاهراً اغلب متن بزرگ‌تر متن نقل‌شده یا اشاره‌شده را نادیده می‌گیرد. به نظر می‌رسد متون معاد اولیه دوره دوم معبد با استفاده خلاقانه از TaNaKh پشتیبانی می‌شوند، در حالی که به نظر می‌رسد متون اواخر دوره دوم معبد، اوایل مسیحیت و متون خاخام از متن‌های اثباتی بیشتری استفاده می‌کنند – که برخی از آنها توسط چندین اثر ادبی در حمایت از خود استفاده شده‌اند.
مرگ قبل از گناه آدم: مفهومی بنیادی در تکامل خداباوری و پیامدهای آن برای الهیات انجیلی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Marco T. Terreros
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : چارلز داروین از نظر تئوری ثابت کرد که تکامل بدون مبارزه و مرگ نمی تواند عمل کند. بنابراین، تکامل وجود مرگ بر روی زمین را برای اعصار قبل از ظهور هومو ساپینس پیش‌فرض می‌گیرد. از نظر تکامل خداباورانه، این بدان معناست که تاریخ طولانی مرگ قبل از ظهور آدم بوده است، به این معنی که مرگ به گناه آدم مرتبط نیست. هدف از پایان نامه کشف این است که چگونه این مفهوم اخیر بر الهیات انجیلی با توجه به کفاره و سایر زمینه ها از نظر پیامدهای الهیات احتمالی تأثیر می گذارد. پس از بررسی ادبیات موضوع در فصل 1، پایان نامه به پیشینه تاریخی (فصل 2) می پردازد که نشان می دهد این مشکل توسط متفکران در سراسر دوران بین عهد و مسیحیت مورد تأمل قرار گرفته است. بررسی فصل 3 نشان می دهد که مفهوم مرگ قبل از گناه آدم در حال حاضر توسط دانشمندان انجیلی در آمریکای شمالی مورد حمایت قرار می گیرد و در انجام این کار، دانش انجیلی تحت تأثیر تکامل خداباورانه قرار گرفته است. فصل 4 داده های کتاب مقدس در مورد این مشکل را در پرتو مطالعات کتاب مقدس معاصر بررسی می کند. این کتاب رابطه بین گناه انسان و مرگ را در جهان طبیعت در عهد عتیق بررسی می کند و ملاحظات تفسیری را در مورد آیات عهد جدید ارائه می دهد، به ویژه در مجموعه پولس، جایی که به نظر می رسد ارتباط علت- معلولی بین گناه و مرگ برجسته است. فصل 5 تصدیقات علمی مرگ قبل از سقوط را مورد تحلیل انتقادی قرار می دهد که منجر به مشکلات جدی برای الهیات انجیلی می شود. این مورد، بیش از هر چیز، در مورد الهیات انجیلی کفاره است، زیرا مفهوم مرگ قبل از گناه، ارتباط علت و معلولی کتاب مقدس بین گناه و مرگ را تضعیف می کند، بنابراین اساس کار کفاره مسیح را به چالش می کشد. سایر حوزه‌های مهم الهیاتی که تأثیر منفی بر آنها گذاشته است عبارتند از خیر خدا و خیر خلقت، حجیت کتاب مقدس، آموزه انسان، و معاد شناسی. پایان نامه نتیجه گیری می کند (فصل 6)، که مفاهیم الهیاتی در این زمینه ها از چنان اهمیتی برخوردار است که نمی توان مفهوم مرگ قبل از گناه را در الهیات انجیلی بدون تغییر در استحکام و یکپارچگی الهیاتی سیستم گنجاند.
میثاق و قانون سینا در الهیات تسلیم طلبی
نویسنده:
Keumyoung Ahn
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف از این پایان نامه بررسی جایگاه معافیت در مورد میثاق و شریعت سینا و ارزیابی آن بود. طرح پژوهش شامل سه بخش عمده تاریخی (فصل 2-3)، توصیفی (فصل 4) و انتقادی (فصل 5-6) است. فصل 2 معنای دیسپنساسیونالیسم را ارائه می کند و به طور خلاصه منشأ و توسعه مدرن آن در آمریکای شمالی را بیان می کند. فصل 3 هرمنوتیک متکلمان عهد را در رابطه با عهد سینا و تعارضات آنها با دیسپنساسیونالیست ها با تحلیل تفاوت های اصلی بین مواضع قدیم و جدید الهیات انفصال در مورد میثاق و شریعت سینا مرور می کند. اغلب متکلمان عهد، عهد سینا را ادامه میثاق های پیشین می دانند و عقیده انصرافی عهد آثار را رد می کنند. فصل 4 مفهوم معاصر معاصر از ویژگی های اساسی عهد و شریعت سینا را ارائه می دهد. بر اساس آن، عهد سینا مشروط، زمانی و قانونی است و به دلیل یک واحد غیر قابل تقسیم، شریعت موزاییک، از جمله دکالوگ، در صلیب لغو شده و به کلیسا بی ربط شده است. عبارت "قانون مسیح" به معنای قانون عشق است نه مجموعه ای مشخص از هنجارهای مسیحی. فصل های 5 و 6 دیدگاه انفصال عهد و شریعت سینا را ارزیابی می کنند. مشکل اساسی نه از خود عهد بلکه از اسرائیل ناشی می شود که آن را یک رابطه حقوقی بدون ایمان و عشق می دانست. بی قید و شرط - ابراز محبت خدا - و مشروط بودن - پاسخ شرکت کنندگان - دو جنبه از یک عهد است. وعده ها و فیض همیشه مقدم بر الزامات شرکت کنندگان است، که راهی برای حفظ رابطه عشقی با خدایی است که قوم خود را نجات داد. برای نویسندگان کتاب مقدس، جدا کردن قانون ناب از Decalogue، دیدن موعظه روی کوه در درجه اول برای پادشاهی هزار ساله، یا فرض رابطه متضاد بین قانون و فیض، غریب است.
خلقت در اشعیا
نویسنده:
Wann M. Fanwar
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این مطالعه به بررسی نقش اندیشه خلقت در اشعیا می پردازد تا رابطه آن را با مفهوم اشعیا از خدا به عنوان خالق، به ویژه در رابطه با کار نجات بخش او برای اسرائیل و از طریق آن، مشخص کند. این بررسی در سه مرحله انجام می شود. ابتدا، استفاده اشعیا از زبان خلقت، که شامل اصطلاحات صریح خلقت و ارجاعات ضمنی (استعاره) است، بررسی می شود. دوم، متون خلقت انتخاب شده، یعنی، 4: 2-6; 43:1-7; 44:24-45:25; و 65:17-25، تفسیر شده است. سوم، اندیشه خلقت اشعیا در ارتباط با مفاهیم مهم دیگر در کتاب، مانند الهیات نجات و تاریخ رستگاری، و نیت رستگاری خداوند برای اسرائیل و از طریق آن مورد بررسی قرار گرفته است. رابطه بین تفکر خلقت و مفاهیم تقدس، قضاوت و معاد شناسی اشعیا نیز مورد بررسی قرار گرفته است. اندیشه خلقت اشعیا اغلب به یکی از سه روش درک می شود: به عنوان تابع الهیات نجات، به عنوان یک مفهوم بنیادی، یا به عنوان پیوند ناگسستنی با الهیات نجات. این مطالعه نشان می‌دهد که اندیشه خلقت اشعیا یک موضوع اساسی در اشعیا است و در سرتاسر کتاب، با تمرکز در فصل‌ها، اتفاق می‌افتد. 40-55. این کتاب از نظر ساختاری و مفهومی بر کتاب تأثیر می گذارد و همه موضوعات دیگر را در بر می گیرد. علاوه بر این، اندیشه خلقت اشعیا چند بعدی است و در سطوح کیهانی (اولیه)، تاریخی و آخرت شناختی عمل می کند. سرانجام، اندیشه خلقت اشعیا از آنجایی که مفهوم کامل اشعیا از خدا است، دارای انشعابات الهیاتی مهمی است. این خدای خالق از خلقت خود فراتر رفته و بر مخلوق خود تسلط کامل دارد. از نظر اشعیا خدا قبل از هر چیز خالق است و فعل کامل او خلقت است.
استفاده از علم در الهیات: مطالعات موردی توماس اف. تورنس و لنگدون بی. گیلکی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Martin Frederick Hanna
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه پرداختن به مشکل استفاده از علم در الهیات در نوشته های توماس اف تورنس و لنگدون بی. گیلکی است. فصل 1 مسئله را از نظر تعاریف علم و الهیات و تاریخچه استفاده از علم در الهیات معرفی می کند. توجه به تعاریف علم به عنوان انحصاری یا شامل الهیات است. و به تعاریف الهیات به عنوان مطالعه خدا و / یا مطالعه وحی الهی. پیشینه تاریخی مسئله از نظر تغییرات پیشامدرن، مدرن و پست مدرن در علم و استفاده از نظریه و روش علمی در الهیات بررسی می‌شود. روش شناسی . فصل های 2 و 3 به طور تحلیلی مدل های تورنس و گیلکی را برای استفاده از علم در الهیات توضیح می دهند. به سوالات زیر پرداخته می شود. تورنس و گیلکی چه کسانی هستند؟ آیا آنها الگوهایی را برای استفاده از علم در الهیات پیشنهاد می کنند؟ آیا مدل های آنها به تغییر پست مدرن در علم، الهیات و استفاده از علم در الهیات پاسخ می دهد؟ آیا مدل‌های آن‌ها مسیحی، کتاب‌مرکزی یا کیهان‌مرکزی هستند؟ آیا در ارجاعات آن ها به کاربردها و محدودیت های استفاده از علم در الهیات، مدلی محاوره ای یا دیالکتیکی/همبستگی نشان داده شده است؟ آیا عناصر پسامدرن، دیالکتیکی و دیالکتیکی مدل های آنها توسط ساختار مسیحیت و کیهان محوری مدل های آنها کنترل می شود؟ فصل 4 مدل های آنها را مقایسه و مقایسه می کند. فصل 5 خلاصه ای از پایان نامه، نتیجه گیری های آن و توصیه هایی برای مطالعه بیشتر است. نتیجه گیری در پاسخ به تغییر پست مدرن، تورنس یک مدل مسیح محوری-دیالوژیک برای استفاده از علم در الهیات پیشنهاد می کند در حالی که گیلکی یک مدل کیهانی-دیالکتیکی پیشنهاد می کند. مقایسه و تضاد بین مدل ها در هر حوزه ارزیابی شده در این مطالعه وجود دارد. از دیدگاه یکدیگر، عناصر متضاد و عناصر مقایسه ممکن است نشان دهنده عدم زنده بودن یا ماندگاری بخش هایی از مدل های آنها باشد. دیدگاه دیگر ناشی از استفاده از یک مدل وحیانی جامع مبتنی بر وحی کتاب مقدس است. چنین مدلی می تواند تفسیری کتاب مقدس از وحی الهی در مسیح و کیهان ارائه دهد و همچنین پاسخگوی تغییر پست مدرن در استفاده از علم در الهیات باشد.
تضاد کیهانی به عنوان یک چارچوب هرمنوتیکی برای الهیات رسالت در عهد عتیق [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Cristian Dumitrescu
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه فارسی: هدف این تحقیق کشف مجدد رسالتی است که در عهد عتیق تعلیم داده شده است و نشان می دهد که چگونه آن مأموریت با شخصیت محبت آمیز و عادلانه خدا که در کل کتاب مقدس منعکس شده است سازگار است. در این راستا، پژوهش مفروضاتی را بررسی می‌کند که بر الهیات رسالت عهد عتیق تأثیر می‌گذارند و راه‌هایی را ارزیابی می‌کنند که در آن الهیات فعلی رسالت و جریان‌های الهیاتی با وحدت و تداوم کتاب مقدس ارتباط دارند. با این پیشینه، مطالعه سپس چارچوب الهیاتی جامعی را پیشنهاد می‌کند که وحدت شخصیت خدا و رسالت او را حفظ می‌کند. فصل 1 نشان می دهد که چگونه درک سنتی از مأموریت گریز از مرکز و مرکزگرا اغلب بر فرضیات ناهموار مبتنی است و نیاز به رویکردی متعادل به شخصیت خدا و رسالت او را نشان می دهد. فصل 2 به بررسی آثار اصلی الهیات رسالتی قرن بیستم و بیست و یکم می پردازد که عمدتاً به عهد عتیق می پردازد. این فصل نشان می‌دهد که توسعه الهیات رسالت تحت تأثیر مجموعه‌ای از وقایع و مفروضات خارج از کتاب مقدس بود که با تعیین نوع متفاوتی از مأموریت برای هر عهد، بر رسالت خدا تأثیر گذاشت و در نتیجه وحدت کتاب مقدس را از دست داد. فصل 3 مفروضات اساسی جریان های الهیاتی مانند دین گرایی و الهیات عهدی را تحلیل می کند و نشان می دهد که چگونه اعتقاد به برتری عهد جدید بر عهد قدیم بر درک رسالت در کتاب مقدس تأثیر می گذارد. این فصل همچنین نشان می‌دهد که چگونه تمرکز بیرونی رسالت جهانی منجر به تحریف متن کتاب مقدس می‌شود. فصل 4 ابتدا به مفروضات اساسی کتاب مقدس می پردازد که باید خواندن متن را نشان دهد و از این فرضیات در تلاش برای کشف چارچوبی جامع برای ایجاد الهیات رسالت استفاده می کند. بخش دوم فصل، درگیری کیهانی را به عنوان چارچوبی فراگیر پیشنهاد می کند که وحدت و تداوم کتاب مقدس را حفظ می کند. این به نگرانی های موضوعی اصلی الهیات مأموریت قبلی می پردازد و انگیزه و هدف درست مأموریت را بازیابی می کند. فصل 5 مطالعه را با خلاصه کردن اصلاحات مربوط به درک عمومی از خدا و رسالت (missio Dei) در کتاب مقدس که از شناخت بعد جهانی چارچوب تعارض کیهانی ناشی می شود، به پایان می رساند. این فصل همچنین برخی پیامدهای مأموریت شناختی بیشتر آن چارچوب را پیشنهاد می کند.
کنفرانس کتاب مقدس 1919 و اهمیت آن برای تاریخ و الهیات ادونتیست روز هفتم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Michael W. Campbell
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : کنفرانس کتاب مقدس در سال 1919 بلافاصله پس از جنگ جهانی اول و در جریان علاقه شدید به آخرالزمان و بلافاصله پس از مرگ الن وایت برگزار شد. این کنفرانس که پس از کنفرانس‌های نبوی بنیادگرایان در سال‌های 1918 و 1919 طراحی شد، مسلماً اولین کنفرانس «علمی» بود که توسط ادونتیست‌های روز هفتم برگزار شد. در طول دوران آشفته الهیات، ادونتیست ها جنبش بنیادگرای نوظهور را به دلیل الهیات کتاب مقدسی، مخالفت آن با مدرنیسم و ​​تکامل، و جذابیت ظاهری عمومی کنفرانس های نبوی آن جذاب می یافتند. هدف هدف این پایان نامه تجزیه و تحلیل اهمیت کنفرانس کتاب مقدس در سال 1919 برای تاریخ و الهیات ادونتیست روز هفتم است. منابع این یک مطالعه مستند بر اساس منابع منتشر شده و منتشر نشده بود، که بیشتر آنها توسط Adventists روز هفتم بین سال‌های 1910 و 1922 تهیه شده بود. اگرچه این رونوشت ها کاملاً کامل نیستند، اما گسترده هستند. این رونوشت ها توسط منابع اولیه دیگری که شامل نشریات، مکاتبات و سایر مواد آرشیوی بود تکمیل شد. نتیجه گیری کنفرانس کتاب مقدس در سال 1919 قطبی شدن در الهیات ادونتیست روز هفتم را نشان می دهد که زمانی که ادونتیست ها با انجیلییسم محافظه کار دست و پنجه نرم می کردند (که بعدها به عنوان بنیادگرایی شناخته شد) روی داد. الهی‌دانان ادونتیست، به‌ویژه، بین «پیشروها» و «سنت‌گرایان» تقسیم شدند، که هر دو تحت تأثیر جنبش بنیادگرای نوظهور بودند. برخی از موضوعات در آن زمان کاملاً بحث برانگیز بود، مانند هویت پادشاه شمال در دان 11، در حالی که برخی دیگر مانند عهد و تثلیث با گذشت زمان اهمیت بیشتری پیدا می کردند. موضوعاتی که ماندگارترین تأثیر را بر تاریخ و الهیات ادونتیست ها گذاشت، بحث در مورد نوشته های الن جی وایت و رابطه آنها با کتاب مقدس بود. این مسائل هرمنوتیکی نشان دهنده یک قطبی شدن الهیاتی است که همچنان به شکل دادن به تفکر ادونتیست ادامه می دهد.
ارزیابی دکترین رستگاری ادوارد هپنستال [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Armando Juárez
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : یکی از مشکلات عمده در مطالعه آموزه رستگاری این است که در عین نادیده گرفتن دیدگاه های علت شناختی و معاد شناختی آن با صلیب پیوند خورده است. این امر باعث شده است که بسیاری از خلقت و رستگاری جدا شوند که منجر به پذیرش رویکرد تکامل گرایانه به الهیات و رستگاری و آخرت شناسی شده و منجر به کاهش ارتباط این دو در عهد جدید شده است. در حالی که سایر سنت های مسیحی بر مرگ کفاره مسیح تأکید می کنند، الهیات ادونتیست تمایل به تأکید بیش از حد بر اهمیت معاد شناختی آن دارد. بنابراین، در ادونتیسم، نیاز به ارائه دیدگاه متعادل تری از رستگاری وجود دارد. ادوارد هپنستال به عنوان موضوع این پایان نامه انتخاب شد زیرا او به طور جامع تری به این دکترین می پردازد. عواملی که درک خاص هپنستال از رستگاری را شکل دادند در یک مرور مختصر بیوگرافی، تاریخی و الهیاتی در فصل 1 ارائه شده است. دیدگاه او در مورد دامنه و نیاز به رستگاری، ماهیت انسان و گناه در فصل 2 مورد بحث قرار گرفته است. فصل 3. از طریق 6، طرح رستگاری هپنستال، یعنی: وعده، عمل و نتایج آن، و کار قضاوت آن را در بر می گیرد. هر فصل روشی را که هپنستال خدا، گناه، شریعت و عهد، مسیح شناسی، رستگاری و آخرت شناسی را به دیدگاه کلی خود درباره رستگاری پیوند می دهد، تحلیل می کند. در فصل 7، مقایسه ای از درک او از رستگاری با دیدگاه های دیگر نویسندگان ادونتیست و با E. G. White انجام شده است. فصل آخر به ارزیابی نقاط قوت و ضعف مدل هپنستال برای توصیف رستگاری می‌پردازد. اشاره شد که او یک پایه کتاب مقدس برای حمایت از دیدگاه خود در مورد "جنجال بزرگ" ایجاد نکرد. با این حال، مشخص شد که این موتیف یک مدل معتبر کتاب مقدس برای درک این دکترین است، زیرا پایه و اساس کافی برای دیدگاه جامع تر از رستگاری را تشکیل می دهد. در رابطه با الهیات رستگاری، اشاره شد که او به برخی از جنبه های انسان شناسی و کلیسای شناسی توجه چندانی نداشت. در عین حال سؤالات جدی در مورد درک او از برخی از جنبه های آموزه حرم مطرح می شود. به طور مثبت، هپنستال جنبه های جدیدی را در مفهوم کتاب مقدس عهد معرفی کرد و بر برخی از جنبه های نادیده گرفته شده در درک قانون، مسیح شناسی، سوتریولوژی و آموزه های مقدس تأکید مجدد کرد.
تغییر عقیده کلارک اچ پینوک در رابطه با اعتبار و اقتدار کتاب مقدس: یک تحلیل و نقد
نویسنده:
Ray C. Roennfeldt
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این مطالعه به بررسی تغییر کلارک اچ. پینوک در دکترین او درباره اعتبار و اعتبار کتاب مقدس می‌پردازد. یک مقدمه کوتاه، مشخص کردن اهداف، روش، و حدود مطالعه، با بررسی تاریخی تحولات مربوط به اعتبار و اعتبار کتاب مقدس از قرن شانزدهم به بعد دنبال می‌شود. تا زمان ظهور دئیسم انگلیسی، نقد کتاب مقدس و لیبرالیسم مذهبی، تردیدهای کمی در مورد اعتبار و صحت کتاب مقدس وجود داشت. تخریب دیدگاه سنتی کتاب مقدس توسط بنیادگرایی و سپس انجیلییسم مورد اعتراض قرار گرفت. با این حال، انجیلیان معاصر، یکنواختی کمی را در رابطه با آموزه کتاب مقدس نشان می دهند. نقش خود پیناک در بحث‌های اشتباه باپتیست جنوبی را می‌توان به عنوان نماینده این تنوع در نظر گرفت. فصل 2 مروری بر نگرانی‌های اصلی پیناک، شکل‌دهی تأثیرات، و تغییر دیدگاه‌ها در مورد عذرخواهی، سوتریولوژی، الهیات خاص، الهیات سیاسی و پنطیکاستیالیسم ارائه می‌کند. تمایل او به اینکه الهیات انجیلی هم محافظه کارانه و هم معاصر باشد در توسعه او در همه این مضامین آشکار می شود. فصل های 3 و 4 بر تفکر اولیه و بعدی پیناک در مورد اعتبار/قابلیت اطمینان کتاب مقدس تمرکز دارند. پینوک اولیه معتقد بود که کتاب مقدس به صراحت نادرستی خودکارهای اصلی را آموزش می دهد. او مقوله خطا را با ارجاع به "نیت" متن تعیین کرد، مشکلات کتاب مقدس را "ظاهری" در نظر گرفت و از اعتبار کتاب مقدس به اعتبار استدلال کرد. پیناک بعدی تلاش می کند محافظه کاران را به سمت پذیرش شکل انسانی کتاب مقدس سوق دهد. او دیدگاه قبلی خود را رد می کند و آن را از منظر تعالیم کتاب مقدس و نقش روح ناکافی می داند. اکنون دیدگاه سختگیرانه نسبت به خطاکاری با چیزی کمتر از یک دکترین قطعی خدا ناسازگار تلقی می شود. فصل پایانی نقاط قوت، ضعف و سازگاری دو دیدگاه پیناک را ارزیابی می‌کند و دلایل تغییر را پیشنهاد می‌کند. در حالی که پینوک اولیه بر نقش الهی در کتیبه تأکید می کند، به نظر می رسد که بعدی بر انسان تأکید دارد. نتیجه گیری های او در هر یک از این دوره ها منعکس کننده پیش فرض های اوست. تغییر دیدگاه پیناک احتمالاً نتیجه تغییر پارادایم کالوینیسم به آرمینییسم است که با سوتریولوژی او آغاز شد، به دکترین او درباره خدا منتقل شد و در دیدگاه او از کتاب مقدس فیلتر شد. او ممکن است نیاز به تنظیماتی در سیستم خود داشته باشد تا دیدگاه بالایی نسبت به اعتبار و قابلیت اطمینان کتاب مقدس حفظ کند.
  • تعداد رکورد ها : 1276